زندگی گلجمال و گل اندام، دو خواهر و برادری که مادرشان در کودکی آنها را ترک کرد تا با مرد دیگری فرار کند، با رفتن مادرشان از هم می پاشد. این دو که در سختی بزرگ میشوند، پس از سالها به بورسا بازمی گردند. تنها هدف گلجمال انتقام گرفتن از مادرش است. گلجمال مردی قوی و بی رحم است که بی مادری خود را در زخم کودکی پنهان می کند و هرگز آن زخم را نمی بندد. او در این نیان عاشق دختر خوانده اش می شود و یک داستان عاشقانه را رقم میزند.
زندگی گلجمال و گل اندام، دو خواهر و برادری که مادرشان در کودکی آنها را ترک کرد تا با مرد دیگری فرار کند، با رفتن مادرشان از هم می پاشد. این دو که در سختی بزرگ میشوند، پس از سالها به بورسا بازمی گردند. تنها هدف گلجمال انتقام گرفتن از مادرش است. گلجمال مردی قوی و بی رحم است که بی مادری خود را در زخم کودکی پنهان می کند و هرگز آن زخم را نمی بندد. او در این نیان عاشق دختر خوانده اش می شود و یک داستان عاشقانه را رقم میزند.
زندگی گلجمال و گل اندام، دو خواهر و برادری که مادرشان در کودکی آنها را ترک کرد تا با مرد دیگری فرار کند، با رفتن مادرشان از هم می پاشد. این دو که در سختی بزرگ میشوند، پس از سالها به بورسا بازمی گردند. تنها هدف گلجمال انتقام گرفتن از مادرش است. گلجمال مردی قوی و بی رحم است که بی مادری خود را در زخم کودکی پنهان می کند و هرگز آن زخم را نمی بندد. او در این نیان عاشق دختر خوانده اش می شود و یک داستان عاشقانه را رقم میزند.
آیا در میدان نبرد گلجمال و مادرش، عشق غیرمنتظره دوا پیروز خواهد شد یا کینهای که سالها در دل خود پرورش داده؟ آیا گلجمال در این مسیر پر تاوان از یک شکارچی شرور به یک شکار معصوم تبدیل میشود؟ آیا دِوا در نهایت میپذیرد که این عشقی که تسلیمش شده است غیرممکن و امکانناپذیر است و سرانجام…